«زن یا مرد بودن، مربوط به پیکر است؛ نه جان و روح. همچنین تعلیم، تربیت، تهذیب و تزکیه ویژه نفس است و نفس غیر از بدن و نیز بدن غیر از نفس است و شاگرد کلاس درس قرآن روح است، نه بدن؛ روح نیز نه زن و نه مرد است.
ذات اقدس الهی میفرماید: ﴿ونفس وما سوّاها ٭ فألهمها فجورها وتقواها﴾
1. این نفس، نه مذکر است و نه مؤنث. همچنین میفرماید: ﴿فإذا سَوّیته ونفخت فیه من روحی﴾
2. روح از آن جهت که موجود مجرد است، اندامی ندارد تا مذکر یا مؤنث باشد. نیز میفرماید: ﴿یا أیها الإنسان إنّک کادح إلی ربّک کدحاً فملاقیه﴾
3؛ ای انسان، تو سالک الیالله هستی. بدن سفر نمیکند تا سالکان دو صنف باشند: بعضی زن و بعضی مرد! سالک الیالله، روح است و روح، نه مؤنث است و نه مذکر.
این از معارف بلندی است که خدای سبحان قرآن کریم را برنامه درسی قرار داد و خود را معلّم معرفی کرد؛ ﴿الرّحمن ٭ علّم القران﴾4 و آن شاگردی که قرآن را فرامیگیرد، روح است؛ نه تن. انسان در عالم رؤیا که تن را رها میکند و بسیاری از مسائل برای او حل میشود، آنجا نه مذکر است و نه مؤنث. در عالم رؤیا چون عالم برزخ است، بدن برزخی انسان را همراهی میکند، امّا جان او که میفهمد، نه مذکر است و نه مؤنث.»
منابع:
1 سوگند به نفس و آنکه آن را درست کرد! سپس گناهکاری و تقوایش را الهام کرد (سوره شمس، آیات 87).
2 پس وقتی آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم (سوره حجر، آیه 29).
3 ای انسان! حقاً تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد (سوره انشقاق، آیه 6).
4 سوره الرحمن، آیات21.
(5)زن در آینه جلال و جمال- ص 80
صلوات فراموش نشه!