شیعیان

  • کد نمایش افراد آنلاین
  • شیعیان

    وبلاگ نرم افزار ها و طراحی های رایگان و مطالب خواندنی شیعی

    آخرین نظرات
    نویسندگان
    ۱۲
    مرداد ۹۲

    براستی ذوالقرنین کیست؟

    کوروش ایرانی؟      اسکندر مقدونی؟         شین هوانگ تی چینی؟

    آیا سدی که ساخت الان وجود دارد؟

    صلوات بر محمد و آل محمد فراموش نشه !
    مفسرین درباره اینکه ذوالقرنین کدام شخصیت تاریخى است و سدش در کجاست، اختلاف نظر دارند.
    علامه طباطبایى‏رحمه الله در این باره هفت نظریه را به طور کامل نقل کرده و بعد آن‏ها را نقد نموده است که خواننده محترم مى‏تواند براى اطلاع از نظریات مختلف و بررسى آن‏ها به تفسیر المیزان، جلد 13 مراجعه نماید. 
    در اینجا چهار نظریه مهم‏تر را به اختصار بیان مى‏کنیم: 
    - امپراتور چین «شین هوانگ تى‏» بعضى مورخین چنین گفته‏اند که ذوالقرنین، امپراتور «شین هوانگ تى‏» یکى از پادشاهان چین باستان است و سد او همان دیوار چین مى‏باشد. 
    اما باید دانست که دیوار چین با اوصاف سد ذوالقرنین مطابقت ندارد، 

    اولا: سد ذوالقرنین در تنگه‏اى میان دو کوه ساخته شده است، در صورتى که دیوار چین حدود سه هزار کیلومتر طول داشته و از کوه و دشت مى‏گذرد; 

    ثانیا: در ساخت‏سد ذوالقرنین از آهن و مس مذاب استفاده شده است; در حالیکه دیوار چین با سنگ و مصالح معمولى ساخته شده است. 

    بنابراین، این نظریه قابل قبول نیست. 
    - اسکندر مقدونى نظریه دومى که در اینجا مى‏خواهیم ذکر کنیم این است که ذوالقرنین همان اسکندر مقدونى معروف است که سد او همانند یک مثل بر سر زبان‏هاست. 
    این نظریه نیز همچون نظریه اول پذیرفتنى نیست، بلکه اشکال‏هاى بیشترى بر آن وارد است.


    در کلمات علامه طباطبایى رحمه الله هنگام نقد این نظریه چنین آمده است: 
    اوصافى که قرآن براى ذوالقرنین شمرده را، تاریخ براى اسکندر مسلم نمى‏داند، بلکه آنها را انکار مى‏کند; قرآن ذوالقرنین را مردى مؤمن به خدا و روز جزا مى‏شمارد، در حالى که اسکندر مردى وثنى مذهب و ستاره‏پرست‏بوده و قربانى کردنش براى ستاره مشترى معروف است. (1) 



    نیز قرآن کریم فرموده ذوالقرنین یکى از بندگان صالح خدا بوده که به عدل و رفق مدارا مى‏کرده است، حال آنکه تاریخ براى اسکندر خلاف این را نوشته است.
    علاوه بر این، در هیچ یک از تواریخ نیامده که اسکندر مقدونى سدى به آن صورتى که قرآن ذکر کرده ساخته باشد. (2) 
    - پادشاهى از یمن عده‏اى نیز معتقدند که ذوالقرنین یکى از پادشاهان حمیرى است که مرکز حکومتش در یمن بوده است. 
    اما باید گفت که تاریخ، ساخت چنین سدى با آن اوصاف و در چنان مکانى را براى هیچ یک از پادشاهان یمن نقل نکرده است. 

    یمنى‏ها اگر چه در سدسازى ماهر بوده‏اند، ولى سدهایشان با مصالح معمولى و به منظور ذخیره آب ساخته مى‏شده است. 
    - کوروش هخامنشى جدیدترین نظریه درباره ذوالقرنین آن است که او کوروش هخامنشى، پادشاه ایران باستان بوده و سد او سد «داریال‏» واقع در مناطق کوهستانى قفقاز و بین شهرهاى «تفلیس‏» و «ولادى کیوکز» مى‏باشد. 
    از آنجا که سه نظریه اول قابل قبول نبوده و نظریه چهارم نیز تا حدودى مورد تایید تاریخ و شواهد موجود مى‏باشد، ما آن را بیشتر و مفصل‏تر از نظریات قبل توضیح مى‏دهیم.


    این نظریه «سراحمدخان هندى‏» است و دانشمند معروف مسلمان «مولانا ابو الکلام آزاد» که روزى وزیر فرهنگ کشور هند بوده آن را در کتاب محققانه‏اى که در همین زمینه نگاشته است‏به طور مفصل و مستدل بیان کرده است. (3) 
    «مولانا ابو الکلام‏» این نظریه را از چند جهت‏بررسى و اثبات کرده است که ما در اینجا چهار بخش اصلى آن را به طور خلاصه مى‏آوریم: 
    یک: شخصیت ذوالقرنین طبق نظریه قرآن، ذوالقرنین مردمى مؤمن به خدا و معاد بوده است، کوروش نیز طبق نظر تاریخ و کتب عهد عتیق چنین بوده است. 

    ذوالقرنین پادشاهى عادل و رعیت‏پرور و داراى رافت و احسان بوده; کوروش هم طبق تاریخ، کتب عهد عتیق و نظر مورخین قدیم مانند «هردوت‏» و دیگران پادشاهى با مروت، فتوت، سخاوت و کرم بوده است; چنان که از تاریخ زندگى او و برخوردش با یاغیان و جبارانى که با او مى‏جنگیدند یا او با ایشان جنگیده است، معلوم مى‏شود. 
    ذوالقرنین از طرف خداوند داراى توانایى‏ها و امکانات فراوانى مانند عقل، تدبیر، فضایل اخلاقى، ثروت و شوکت ظاهرى بوده و کوروش نیز همه این‏ها را داشته است. 
    دو: مسافرت‏هاى ذوالقرنین همان‏طور که قرآن درباره ذوالقرنین فرموده، کوروش نیز سفرهایى به مغرب و مشرق داشته است و جریان سفر به مغرب او چنین است که پادشاه سرزمین «لیدیا»، بدون هیچ مجوز و عذرى به طرف کوروش لشکرکشى کرد.
    کوروش نیز به طرف ایشان حرکت کرده و با آنان جنگید. پایتخت «لیدیا» را فتح کرد و بر آنان پیروز شد و بعد احسان کرده و آنان را عفو نمود. همچنین او سفرى به مشرق داشته و تا «بکریا» (بلخ) پیش رفته است تا به غائله قبایل وحشى و صحرانشین آنجا پایان دهد. 
    سه: سدسازى ذوالقرنین همان‏طور که ذوالقرنین سدى آهنین براى جلوگیرى از حملات اقوام یاجوج و ماجوج بنا کرد، کوروش نیز طبق نظر مورخین، سفرى به طرف شمال ایران براى خاموش کردن فتنه‏اى در آن نواحى انجام داده است و گویا در همین سفر سد موجود در تنگه داریال را به درخواست اهالى آن مرز و بوم ساخته است.
    این سد تنها سدى است که در ساخت آن از آهن استفاده شده است و هم اکنون هم موجود است. به زبان محلى آن را «دمیر قاپو» یعنى «دروازه آهنى‏» مى‏نامند.
    تنگه داریال واقع در سلسله جبال قفقاز است که از دریاى خزر شروع شده و تا دریاى سیاه ادامه دارد. این سلسله جبال به ضمیمه دریاى خزر و دریاى سیاه مانعى طبیعى به طول هزارها کیلومتر بین شمال و جنوب آسیا بوده است و تنها راه بین شمال و جنوب همان تنگه داریال بوده که با سد دمیرقاپو بسته شده است. 



    چهار: نام ذوالقرنین و تناسب آن با کوروش عده‏اى از مورخین گفته‏اند: ذوالقرنین را از آن جهت ذوالقرنین (صاحب دو قرن (4) ) مى‏نامند که داراى تاج یا کلاهخودى با دو شاخک بوده است. در این باره باید گفت اخیرا مجسمه‏اى سنگى در مشهد مرغاب در جنوب ایران از کوروش کشف شده که تاجى بر سر دارد و دو شاخ مانند شاخ‏هاى قوچ بر آن دیده مى‏شود. 
    در کتاب دانیال (5) هم، خوابى که وى براى کوروش نقل کرده او را به صورت قوچى که دو شاخ دارد، دیده است. (6) 
    طبق این نظریه، یاجوج و ماجوج همان مغول مى‏باشند و براى این نیز تفصیلات و شواهد تاریخى‏اى گفته شده که ما در دو بخش بعدى این فصل به آن مى‏پردازیم. 
    علامه طباطبایى رحمه الله بعد از نقل جوانب این نظریه چنین گفته است: هر چند بعضى از جوانب این نظریه خالى از اعتراضاتى نیست، لیکن از هر گفتار دیگرى انطباقش با آیات قرآنى روشن‏تر و قابل قبول‏تر است. (7) 
    مى‏بینید که علامه طباطبایى رحمه الله این نظریه را بهتر از نظریات دیگر مى‏داند، ولى آن را به طور قطعى نپذیرفته و داراى اشکالاتى مى‏داند. 

    بنابراین آنچه بعضى از مؤلفین و محققین علوم قرآنى گفته‏اند که مرحوم طباطبایى رحمه الله در المیزان با این راى موافق است، (8) صحیح نیست. 
    به هر حال هنوز شخصیت تاریخى ذوالقرنین به طور قطعى کشف نشده است; 

    اگرچه ممکن است در آینده و با کشف آثار باستانى و... مشخص شود. 
    آخرین کلامى که در این باره مى‏گوئیم این است که اگرچه هنوز شخص ذوالقرنین و زمان زندگى‏اش به طور مسلم و مشخص براى ما معلوم نیست،اصل وجود او واقعیت‏بوده و افسانه نیست; زیرا در قرآن کریم به‏عنوان یک واقعیت تاریخى بیان شده است، نه به عنوان یک مثل یا چیزى شبیه آن. 



    1) در تاریخ زندگى اسکندر آمده است که او در قربانگاه شهر بیت‏المقدس براى ستاره مشترى قربانى کرده است (مؤلف). 
    2) ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 528. با اندکى تغییر. 
    3) این کتاب به فارسى ترجمه شده و به نام «ذوالقرنین یا کوروش کبیر» انتشار یافته است و بسیارى از مفسران و مورخان معاصر، نظریه آن را با لحن موافق‏در کتاب‏هاى خود مشروحا آورده‏اند. تفسیر نمونه، ج 12، ص 543. 
    4) یکى از معانى قرن شاخ است. 
    5) کتب عهد عتیق شامل 46 کتاب است که یکى از آن کتاب‏ها، کتاب دانیال است. 
    6) رجوع کنید به ترجمه تفسیر المیزان، ج 12، ص 539. 
    7) ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 541. 
    8) رجوع کنید به قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه - ذیل آیه 83 سوره مبارکه کهف از استاد بهاءالدین خرمشاهى و لوح فشرده (CD) نورالانوار(2)، ذیل کلمه ذوالقرنین.

    برداشت از اسک دین

    نظرات  (۵)

    رفتاری که از کورش در منشور منسوب به ایشان نقل شده 
    بیشتر شبیه به رفتار استعمارگری است که کاری با دین مردم ندارد 
    و هدف او فقط حکومت است.
    برایش مهم نیست که مردم چه دینی داشته باشند,موحد باشند یا بت پرست.فقط حکومت در دست او باشد.
    حال مسئله‌ اصلی اینجاست که یا کورش واقعا ذوالقرنین نبوده چون غیر ممکن است ذوالقرنین مردم را از بت پرستی نهی نکند و آنان را در پرستش بت آزاد بگذارد و یا کورش ذوالقرنین بوده ولی منشور حاضر متعلق به کورش نیست چرا که در آن بنا به آنچه در دسترس بنده بوده به آزادی بت پرستی تصریح شده.
    امیدوارم عزیزان بدون تعصب قومی این مطلب را مطالعه بفرمایند.
    سلام.
    سؤالی که برای بنده در تطبیق کورش بودن جناب ذوالقرنین پیش می آید,منشور منسوب به کورش است.
    چرا که درین منشور گفته اند که نوشته شده شما را درپرستش خدایتان آزاد گذاشتم.و بعید و بلکه غیر ممکن است که کسی با اوصاف جناب ذوالقرنین,مردم مثلا بابل را در بت پرستی آزاد بگذارد!

    برخی از مفسران قرآن گفته اند کورش همان ذوالقرنین هست . یکی از دلائلی که برای اثبات مدعای خود آورده اند اشاره به سدی است که در قرآن گفته شده ذوالقرنین در برابر قوم یاجوج و ماجوج ایجاد کرده است . شخصی به نام مولانا ابولکلام آزاد در هند برای اولین بار ادعا کرد که که کورش همان ذوالقرنین هست و دیوار ذوالفرنین هم در واقع سد دفاعیی هست که کورش در تنگه داریال واقع در کوه های قفقاز (گرجستان) در برابر سکاها ایجاد کرده است . گروهی از محققان مسلمان ایرانی و غیر ایرانی هم آن را نقل قول کرده اند . در واقع غیر از مولانا ابولکلام شخص دیگری چنین ادعایی نکرده و دیگران هم فقط به نقل قول او استناد کرده اند .

    بسیار خوب حالا شما در کل فضای مجازی بگردید آیا میتوانید یک تصویر از سد تنگه داریال پیدا کنید ؟

    یک تصویر به من نشان دهید که آثار و بقایای سدی بزرگ که از آهن و مس ساخته شده باشد در آن دیده شود .

    این هم تصویری از تنگه داریال

    نکته دیگر آن که بعضا سد داریال با دیوار دفاعی دربند اشتباه گرفته می شود . در حالی که دیوار دربند اولا بین دو کوه نیست ودوما تاریخ ساخت آن متعلق به زمان ساسانیان و در دوره قباد یا انوشیروان هست

    اشکال دیگری که بر این باور هست در ارتباط با قلمرو حکومت کورش و انطباق آن با آیات قرآن هست . در قرآن در سوره کهف آمده دکه ذوالقرنین به غرب و شرق لشکر کشیده است و در غرب به جایی رسیده است که خورشید در چشمه ای گل آلود و سیاه غروب می کند .

    تَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا

    تا به غروبگاه خورشید رسید دید که در چشمه ای گل آلود و سیاه غروب می کند و ...

    آیه 86 سوره کهف

    ترجمه آیتی

    حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا

    تا به مکان بر آمدن آفتاب رسید ...

    آیه 90 سوره کهف

    ترجمه آیتی

    از این آیات چنین بر می آید که ذوالقرنین به تمامی سرحدات زمین سفر کرده است یعنی از یک سور به سرزمینی که خورشید طلوع می کند و از سوی دیگر به سر زمینی که خورشید در چشمه ای گل آلود و سیاه غروب میکند .

    به عنوان مثال در کتاب تفسیر نمونه، نوشتهٔ ناصر مکارم شیرازی نوشته‌شده، از آن جهت به کوروش، ذوالقرنین می‌گفتند که شرق و غرب مال او بود.

    اولا با توجه به کرویت زمین می دانیم که هیچ مکانی به عنوانی غروبگاه که خورشید در چشمه گل آلود و سیاه غروب کند و یا طلوع گاه وجود ندارد .

    دوما کورش از ناحیه غرب تا میانرودان و آسیای صغیر (ترکیه امروزی) و از شرق تا ماوراالنهر (ازبکستان امروزی) پیشروی کرده است . طبیعتا شرق و غرب عالم بسیار وسیع تر از این محدوده جغرافیایی که نام بردیم می باشد . به عبارتی دیگر سرزمین هایی که تحت حکومت داریوش هخامنشی و یا اسکندر مقدونی و بسیاری دیگر از جهانگشایان بوده به مراتب از قلمرو کورش وسعتر بوده است . اما هیچ یک از آنها حاکم و یا مالک شرق و غرب عالم نبوده اند .

    در واقع کورش هیچگاه بر شرق و غرب عالم نه تنها حکومت نکرد بلکه حتی سفر هم نکرده است

    نکته دیگر آن که برخی از مفسران قرآن ذوالقرنین را "صاحب دو شاخ" و عده ای دیگر (مانند مرحوم بازرگان و جناب رائفی پور) او را صاحب دو شاخه یا صاحب دو اصل و نسب از دو قوم ماد و پارس تفسیر کرده اند .

    البته اینجانب به زبان عربی چندان تسلطی ندارم اما تا جایی که می دانم کلمه "شاخ" و "شاخه" در زبان فارسی قرابت لفظی دارند . اما هیچ دلیلی ندارد که تصور کنیم اگر دو کلمه در زبان فارسی قرابت لفظی دارند پس حتما معادل همان کلمات در زبان عربی هم قرابت لفظی دارند
    صرفنظر از این که این سد در داریل قفقاز هست یا در مارب یمن یا از سنگ و ساروج و یا اهن (که هیج اهنی در ان مشاهده نشده بعلاوه اهن از 2000 سال پیش تا حالا نمی تواند پایدار بافی بماند و دچار زنگ زدگی میشود ). تو قران 21-96 امده که به امر الله یاجوج و ماجوج که معلوم نیست منظورش مغول هست با قزاق ها به هر خال این سد گشوده خواهد شد و این ها حمله می کنند . فکر می کنید این سد پیزوری در دنیای امروز با این همه تجهیزات پیشرفته و عجیب چه نغش یا اهمیتی میتواند داشته باشد. 
    حالا یکی در 1400 سال پیش حرفی زده لااقل اگر تفسیر و توضیحی می خواهید بدهید به شعور خودتان و درکتان توهین نکنید.

    خیلی برامه ی خوبی بود ولی این ها جواب سوال من نشد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی