شیعیان

  • کد نمایش افراد آنلاین
  • شیعیان

    وبلاگ نرم افزار ها و طراحی های رایگان و مطالب خواندنی شیعی

    آخرین نظرات
    نویسندگان
    ۱۷
    دی ۹۲




    اولین ازدواج عالم
    از امام صادق علیه السّلام در باره خلق حوّا پرسیدند و گفتند: مردمى در ناحیه ما میگویند: خداوند عزّ و جلّ حوّا را از آخرین دنده چپ آدم آفرید، آیا همین طور است؟ 
    حضرت فرمودند: خداوند منزّه است و بسیار برتر از آنکه چنین کند، آیا کسى که به این قائل شده میگوید:
    خداوند توان آن نداشت که حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند، و از این رو راه را براى گویندگان هرزه‏دراى (مسخره کننده و بهنه گیر) باز گذارد که یکى بگوید: اگر از دنده آدم بود پس او با پاره تن خود همبستر گشته، اینان را چه شده است؟ خداوند خود میان ما و آنان داورى کند!
     آنگاه فرمود: خداوند تبارک و تعالى چون آدم را از گل بسرشت و فرشتگان را فرمان سجده داد، خواب بر چشمان آدم افکند، و حوّا را آفرید و وى را در پشت آدم در محلّ‏ مهره کمر او قرار داد و این بدان جهت کرد که زن تابع مرد باشد!
    پس حوّا جنبیدن آغاز کرد و از جنبش او آدم بیدار گشت، چون از خواب برخاست حوّا را آواز دادند که از وى دور شو، آدم نظر کرد مخلوقى زیبا دید که هم شکل اوست غیر آنکه زن است، پس با وى به سخن آمد و حوّا به زبان او پاسخ داد، آدم پرسید: تو که باشى؟
     حوّا گفت:آفریده‏اى که خدایم آفریده است چنان که مینگرى، آدم علیه السّلام در این هنگام عرض کرد: بار الها این مخلوق زیبا کیست که همنشینى و دیدارش مرا آرام دل گشته، خداوند متعال فرمود: این کنیز من حوّاست، آیا دوست دارى همدم تو باشد و با تو همصحبتى کند، و از تو پیروى نماید؟ آدم گفت: آرى پروردگار من و بپاس آن تا زنده هستم حمد و ثنایت بر من لازم آید، خداوند فرمود: وى را از من خواستگارى کن زیرا او کنیز من است و براى کامجوئى تو بسیار شایسته، آنگاه شهوت جنسى را بر آدم مسلّط ساخت و پیش از آن او را بتمامى مسائل زناشوئى آشنا ساخته بود، آدم عرض کرد:
    پروردگارا من او را از تو خواستگارى میکنم تا به چه مهریّه‏اى رضا دهى، خداوند فرمود: به اینکه دستورات دینى را به او بیاموزى، بدان خشنود میشوم، آدم گفت:
    خداى من اگر در مورد مهریه همین رضاى تو است آن را پذیرفتم و براى تو به گردن‏ میگیرم و تعهّد میکنم خداوند فرمود: خواست من همین است، آنگاه فرمود: او را به نکاح تو در آوردم پس او را نزد خود ببر، آدم رو به حوّا کرد و گفت: نزدیک من آى، حوّا گفت: تو نزد من آى، پس خداوند عزّ و جلّ آدم را گفت: تو نزد او برو. آنگاه امام علیه السّلام فرمود: اگر چنین نمیشد هر آینه زنان به جستجوى شوهر به خواستگارى میرفتند، اینست قصّه حوّا که درود بر او باد.
    من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج‏5، ص: 4

    اولین عروس های آدم و حوا
    امام صادق علیه السّلام فرمود: که «شیث» براى آدم متولّد شد، و نامش را «هبة اللَّه» نهادند، و او اوّلین فرد از آدمیان در روى این زمین بود که او را وصىّ قرار دادند، آنگاه «یافت» پس از شیث بدنیا آمد، و چون این دو به حدّ بلوغ رسیدند، خداوند خواست که نسل بشر در دنیا فزونى یابد چنان که مى‏بینید، و نیز قلم تقدیر جارى شود که بعضى بر بعض دیگر حرام باشند از خواهران بر برادران، پس از عصر روز پنج شنبه یک حوری را از بهشت بنام «نزله» فرو فرستاد، پس خداوند عزّ و جلّ آدم را فرمود: تا وى را به شیث ترویج نماید، آدم وى را به زوجیّت دائمى شیث در آورد، و پس از عصر فرداى آن روز حوری دیگرى از بهشت بنام «منزله» فرو فرستاد، و امر فرمود که آدم او را بزوجیّت یافت درآورد و آدم این فرمان را انجام داد، پس شیث داراى فرزند پسرى شد و یافت نیز داراى فرزند دخترى گردید، آنگاه چون این دو فرزند به حدّ بلوغ رسیدند خداوند عزّ و جلّ امر فرمود تا آدم، دختر یافت را به عقد نکاح پسر شیث در آورد و آدم این فرمان را نیز اجرا کرد، پس خالصان و پاکان از انبیاء و فرستادگان از نسل این دو فرزند میباشند، و پناه بر خدا از آنکه گفته‏اند از امر برادران و خواهران.
    من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج‏5، ص: 7

    توضیحات بیشتر: 
    چـنـان که گفته شد، خدای تعالی پس از خلقت آدم ، حوا را نیز آفرید تا ضمن این که آدم را از تنهایی می رهاند، وسیله ای
    طـبـیـعـی بـرای ازدیـاد نـسـل او در زمـین فراهم سازد. آن دو به فرمان خدای سبحان با هم ازدواج کـرده و دارای فـرزند شدند. در تواریخ واحادیث ، تعداد فرزندانی که آدم از حوا پـیـدا کـرد مـخـتـلف نـقـل شـده اسـت . بـرخـی آن هـا را چـهـل فـرزند در پاره ای از روایات صدنفر و برخی بیش از صدها فرزند ذکر کرده اند کـه از آن جـمـله در پـسران نام های : هابیل ، قابیل و شیث (یاهبه الله ) و در دختران نام های : عناق ، اقلیما، لوزا و... ذکر شده است .

    اخـتـلاف دیـگـری کـه در ایـن جـا بـه چـشـم مـی خـورد، درباره کیفیت ازدواج فرزندان آدم و چگونگی ازدیاد نسل او در زمین است .
    بـیـشـتـر تاریخ نویسان و راویان اهل سنت گفته اند: حوا در دو نوبت چهار فرزند زایید. نخست قابیل و خواهرش اقلیما و سپس هابیل و خواهرش لوزا به دنیا آمدند - یا بالعکس - و پـس از آن کـه بـه حـد رشد و بلوغ رسیدند، خداوند سبحان امر فرمود (یاخود آدم به این فـکر افتاد) که هر یک از دختران را به عقد برادر دیگری درآورد؛ یعنی اقلیما را به عقد هـابـل درآورد و لوزا را بـه ازدواج قـابـیـل . بـه دنـبـال ایـن مـطـلب گـفـتـه انـد: چـون دخـتـری کـه سـهـم هـابـیـل شـده بـود زیـبـاتـر از هـمـسـر قـابـیـل بـود، قابیل به این تقسیم و ازدواج راضی نشد و زبان به اعتراض گشود. سرانجام قرار شد هـر کـدام جـداگـانـه قـربـانـی ای بـه درگـاه خـدا بـبـرنـد و قـربـانـی هـر کـدام کـه قبول شد، آن دختر زیبا سهم او شود.
    ولی روایـات شـیـعـه عـمـومااین مطلب را نادرست خوانده و گفته اند: خداوند برای همسری هـابـیـل حـوریـه ای فـرسـتـاد و بـرای قـابـیـل هـمـسـری از جـنـیـان انـتـخـاب کـرد و نسل آدم از ان دو پدید آمد، علاوه بر این در چند حدیث همسر شیث را نیز حوریه ای از حوریه هـای بـهـشـت ذکـر کـرده انـد. در بـرخـی از روایـات نـیـز آمـده کـه هـمـسـر هـابـیـل یـا شـیـث از هـمـان زیـادی گـل آدم و حـوا خـلق شـد، و مـوضـوع اخـتـلاف قابیل و هابیل را - که منجر به قتل هابیل گردید- موضوع وصیت و جانشینی آدم دانسته اند که بعدا خواهد آمد.
    و اجـمال آن چه از ایمه بزرگوار ما در این باره رسیده این است که ازدواج برادر و خواهر در هـمـه ادیـان حرام بوده و آدم ابوالبشر نیز چنین کاری نکرد و همان خدایی که خود آدم و حوا را از گل آفرید، این قدرت را داشت که افراد دیگری را نیز برای همسری پسران آدم خلق کند یا از عالم دیگری بفرستد.
    از جـمـله حـدیـث های کاملی که در این باره داریم ، حدیثی است که عیاشی در تفسیر خود از سـلیـمـان بـن خـالد روایـت کـرده کـه گوید:به امام صادق (علیه السلام ) عرض کردم : قربانت گـردم مـردم مـی گـویـنـد کـه حـضـرت آدم دخـتر خود را به پسرش تزویج کرد؟ حضرت صـادق 
    (علیه السلام ) فـرمـود: مـردم چـنـیـن مـی گـویند، اما ای سلیمان ! آیا ندانسته ای که پیغمبر فـرمـود: اگـر من می دانستم آدم دختر خود را به پسرش تزویج کرده بود، من هم (دخترم ) زینب را به پسرم (قاسم ) می دادم و از آیین آدم پیروی می کرد..
    سـلیـمـان گـویـد: گـفـتـم قـربـانـت گـردم ! مـردم مـی گـویـنـد سـبـب ایـن کـه قابیل هابیل را کشت ، آن بود که به خواهرش رشک برد. امام فرمود:ای سلیمان چگونه این حرف را می زنی . آیا شرم نداری که چنین سخنی را درباره پیغمبر خدا آدم می گویی ؟
    عـرض کـردم : پـس عـلت قـتـل هـابـیـل بـه دسـت قابیل چه بود؟ حضرت فرمود:درباره وصـیـت بود. آن گاه ادامه داده فرمود:ای سلیمان ! خدای تبارک و تعالی به آدم وحـی فـرمـود کـه وصـیـت و اسـم اعـظـم را بـه هـابـیـل بـسـپـارد بـا ایـن کـه قـابـیـل از او بـزرگ تـر بـود. قابیل که از موضوع مطلع شد، غضبناک گشت و گفت : من سـزاوارتـر بـه وصـیت بودم و از این رو آدم بر طبق فرمان الهی به آن دو دستور داد تا قـربـانـی کـنـنـد، و چـون بـه درگـاه خـداونـد قـربـانـی بـردنـد، قـربـانـی هـابـیـل قـبـول شـد، ولی از قـابـیـل پـذیـرفـتـه نـگـشـت . هـمـیـن مـاجـرا سـبـب شـد کـه قابیل بر وی رشک برد و او را به قتل برساند.
    عـرض کـردم : قـربانت گردم ! نسل فرزندان آدم از کجا پیدا شد؟ آیا به جز حوا زنی و بـه جـز آدم مـردی بـود؟ حـضـرت فـرمـود:ای سـلیـمـان ! خدای تبارک و تعالی از حوا قـابـیـل را بـه آدم داد و پـس از وی هـابـیـل بـه دنـیـا آمـد. هـنـگـامـی کـه قـابیل به حد بلوغ و رشد رسید، زنی از جنیان برای او فرستاد و به حضرت آدم وحی کـرد تـا او را بـه ازدواج قـابـیـل در آورد. آدم نـیـز ایـن کـار را کـرد و قـابـیـل هـم راضـی و قـانـع بـود تـا ایـن کـه نـوبـت ازدواج هـابـیـل شـد و خـدا بـرای او حوریه ای فرستاد و به آدم وحی فرمود که او را به ازدواج هـابـیـل در آورد. حـضـرت آدم ایـن کـار را کـرد و هـنـگـامـی کـه قـابـیـل بـرادرش هـابـیـل را کـشـت ، آن حـوریـه حـامـله بـود و پـس از گـذشـتـن دوران حمل ، پسری زایید و آدن نامش را هبه الله و به حضرت آدم وحی شد که وصیت و اسم اعظم را به او بسپارد.
    حـوا نـیـز فـرزنـد دیگری زایید و حضرت آدم نامش را شیث گذارد. وقتی او به حد رشد و بـلوغ رسـید، خداوند حوریه دیگری فرستاد و به آدم وحی کرد او را همسری شیث درآورد. آدم نـیـز ایـن کـار را کـرد و شیث درآورد. آدم نیز این کار را کرد و شیث از آن حوریه دختری پـیـدا کـرد و نـامش را حوره گذارد. وقتی آن دختر بزرگ شد، او را به ازدواج هبه الله در آورد و نـسل آدم از آن دو به وجود آمد. در این وقت هبه الله از دنیا رفت و خداوند به آدم وحی کـرد کـه وصـیـت و اسـم اعـظـم را بـه شـیـث بـسـپـارد و حـضـرت آدم نـیـز ایـن کـار را کرد.
    ولی مـطـابـق روایـات دیـگـری کـه شاید پس از این ذکر شود، هبه الله لقب شیث یا معنای عربی شیث است ، والله اعلم 
    منبع: 
    تاریخ انبیاء 

    (مطالعه و دانلود کتاب با فرمتهای مختلف برای استفاده در انواع موبایل ، تبلت و کامپیوتر)
    تاریخ انبیاءدانلود
    پدید آورنده: هاشم رسولی محلاتی 

    منبع : 313fadaii



    موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۷

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی